آیه 199 سوره آل عمران

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خَاشِعِينَ لِلَّهِ لَا يَشْتَرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۗ أُولَٰئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ

[3–199] (مشاهده آیه در سوره)


<<198 آیه 199 سوره آل عمران 200>>
سوره :سوره آل عمران (3)
جزء :4
نزول :مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

همانا برخی از اهل کتاب کسانی‌اند که به خدا و کتاب آسمانی شما و کتاب آسمانی خودشان ایمان آورند در حالی که مطیع فرمان خدا بوده و آیات خدا را به بهای اندک نفروشند، آن طایفه را نزد خدا پاداش نیکوست، و البته خدا حساب خلق را سریع و آسان خواهد رسید.

بی تردید از اهل کتاب کسانی هستند که به خدا و آنچه به سوی شما نازل شده و آنچه به سوی خودشان فرود آمده ایمان می آورند، در حالی که در برابر خدا فروتن و خاکسار بوده، آیات خدا را به بهای اندک نمی فروشند. برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است؛ یقیناً خدا حسابرسی سریع است.

و البته از ميان اهل كتاب كسانى هستند كه به خدا و بدانچه به سوى شما نازل شده و به آنچه به سوى خودشان فرود آمده ايمان دارند، در حالى كه در برابر خدا خاشعند، و آيات خدا را به بهاى ناچيزى نمى‌فروشند. اينانند كه نزد پروردگارشان پاداش خود را خواهند داشت. آرى! خدا زودشمار است.

بعضى از اهل كتاب به خدا و كتابى كه بر شما نازل شده و كتابى كه بر خودشان نازل شده است ايمان دارند. مطيع فرمان خدايند. آيات خدا را به بهاى اندك نمى‌فروشند. مزد ايشان نزد پروردگارشان است. هر آينه خدا حسابها را زود خواهد رسيد.

و از اهل کتاب، کسانی هستند که به خدا، و آنچه بر شما نازل شده، و آنچه بر خودشان نازل گردیده، ایمان دارند؛ در برابر (فرمان) خدا خاضعند؛ و آیات خدا را به بهای ناچیزی نمی‌فروشند. پاداش آنها، نزد پروردگارشان است. خداوند، سریع الحساب است. (تمام اعمال نیک آنها را به سرعت حساب می‌کند، و پاداش می‌دهد.)

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed among the People of the Book there are some who have faith in Allah and in what has been sent down to you, and in what has been sent down to them. Humble toward Allah, they do not sell the signs of Allah for a paltry gain. They shall have their reward near their Lord; indeed Allah is swift at reckoning.

And most surely of the followers of the Book there are those who believe in Allah and (in) that which has been revealed to you and (in) that which has been revealed to them, being lowly before Allah; they do not take a small price for the communications of Allah; these it is that have their reward with their Lord; surely Allah is quick in reckoning.

And lo! of the People of the Scripture there are some who believe in Allah and that which is revealed unto you and that which was revealed unto them, humbling themselves before Allah. They purchase not a trifling gain at the price of the revelations of Allah. Verily their reward is with their Lord. Lo! Allah is swift to take account.

And there are, certainly, among the People of the Book, those who believe in Allah, in the revelation to you, and in the revelation to them, bowing in humility to Allah: They will not sell the Signs of Allah for a miserable gain! For them is a reward with their Lord, and Allah is swift in account.

معانی کلمات آیه

خاشعين: تواضع كنندگان.

نزول

محل نزول:

اين آيه همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است.

شأن نزول:

«شیخ طوسى» گوید: جابر بن عبدالله و سعيد بن مسيب و قتادة و ابن جريج گويند: وقتى كه به رسول خدا صلى الله عليه و آله خبر مرگ نجاشى رسيد. براى او دعا كرد و استغفار نمود و درود فرستاد و به مؤمنين فرمود: بر او نماز بگذارند. مؤمنين گفتند: يا رسول الله! آيا بر مردى نماز بگذاريم كه از مسلمانان نبوده است؟ سپس اين آيه نازل گرديد.

ابن زيد و ابن جريج و ابن اسحق گويند: درباره جماعتى از يهود نازل گرديد كه مسلمان شده بودند كه از آن جمله عبدالله بن سلام و ياران او بوده اند، مجاهد گويد: درباره هر فردى از اهل كتاب از يهود و نصارى نازل شده است و البته اين عقيده بهتر است زيرا عموميت آيه اين موضوع را ثابت مي‌دارد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«199» وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خاشِعِينَ لِلَّهِ لا يَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلًا أُولئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ‌

و همانا بعضى از اهل كتاب، كسانى هستند كه به خداوند و آنچه به شما نازل شده و آنچه به خودشان نازل شده، خاشعانه ايمان مى‌آورند. آيات الهى را به بهاى اندك معامله نمى‌كنند. آنها هستند كه برايشان نزد پروردگارشان پاداش است. همانا خداوند سريع الحساب است.

نکته ها

برخى مفسّران معتقدند: اين آيه درباره افرادى از اهل كتاب نازل شده است كه به اسلام گرويدند. آنها عبارت بودند از چهل نفر از اهل نجران، سى و دو نفر از حبشه و هشت نفر از

جلد 1 - صفحه 684

روم. «1»

امّا بعضى از مفسّران گفته‌اند: آيه درباره‌ى نجاشى، پادشاه حبشه است كه در سال نهم هجرى در ماه رجب وفات يافت. وقتى رسول خدا صلى الله عليه و آله مطلع شد، به مردم فرمود: يكى از برادران شما در خارج از حجاز وفات يافته، حاضر شويد تا به پاس خدمات او بر وى نماز بخوانيم. پرسيدند: او كيست؟ فرمود: نجاشى. آنگاه مسلمانان به همراه رسول خدا صلى الله عليه و آله به قبرستان بقيع رفته بر او نماز گزاردند. «2»

پیام ها

1- بايد انصاف را مراعات كرد و از خوبان اهل كتاب ستايش نمود. «وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ ...»

2- هر مكتبى، ريزش و رويش دارد. اگر گروهى ايمان نمى‌آورند و حقايق را كتمان مى‌كنند، در عوض گروهى با خشوع ايمان مى‌آورند. «إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ»

3- ايمانى ارزش دارد كه خاشعانه، «خاشِعِينَ» و جامع. «ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ» و پايدار باشد و با مادّيات تغيير نيابد. «لا يَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلًا»

4- هر بهائى در برابر دين‌فروشى پرداخت شود، كم و ناچيز است. «لا يَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلًا»

«1». تفسير مجمع‌البيان و كبير فخررازى.

«2». تفسير درّالمنثور.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌1، ص: 685

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خاشِعِينَ لِلَّهِ لا يَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ (199)

شأن نزول: ابن عباس نقل كرده كه نجاشى پادشاه حبشه، در خفا ايمان به‌

«1» سوره توبه، آيه 72.

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 337

پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آورده بود. وفات نمود، جبرئيل خبر داد.

حضرت، اصحاب را جمع كرد و فرمود: بيائيد بر برادر خود نماز كنيم. پس به بقيع آمدند. حق تعالى حجاب را از نظر حضرت برداشت تا جنازه او را مشاهده نمود. منافقان گفتند: نماز بر كسى گزارد كه از نصاراى حبشه و هرگز او را نديده؛ آيه شريفه نازل شد:

وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ‌: و بدرستى كه بعضى از اهل كتاب، لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ‌: هر آينه كسى است كه ايمان آورد به وحدانيت الهى، وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ‌: و آنچه نازل شده به سوى شما، يعنى قرآن، وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ‌: و آنچه نازل گشته به سوى ايشان، كه تورات و انجيل است. آيه شريفه در حق چهل نفر از نجران و سى نفر از حبشه و هشت نفر از روم كه نصرانى بودند و تابع حضرت عيسى عليه السّلام، بعد اسلام آوردند و تابع حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شدند.

خاشِعِينَ لِلَّهِ‌: در حالتى كه خاشعند به قلب مر خداى را، لا يَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّهِ‌: بدل نمى‌كنند به احكام خدا كه تورات و انجيل است، ثَمَناً قَلِيلًا: بهاى كمى را مانند احبار كه رشوه گرفتند. يا مراد آيات، صفات حضرت است كه به بدل عوض حقير، آن را تغيير و تبديل ندهند و مخفى ندارند، بلكه اظهار آن نمايند و ايمان آورند. أُولئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ‌: اين جماعت خاشع متدين، مر ايشان را است مزد و اجرشان، عِنْدَ رَبِّهِمْ‌: نزد پروردگار ايشان، يعنى ثواب موعود، إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ‌: بدرستى كه خداى تعالى به آسانى و بزودى حساب همه را نمايد، زيرا محاسب تمام بندگان، علم الهى است كه احاطه دارد به تمام اعمال از خير و شر و طاعت و معصيت و كلى و جزئى و نهانى و آشكارا.

نهج البلاغه- از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام سؤال شد: كيف يحاسب اللّه الخلق على كثرتهم فقال: كما يرزقهم على كثرتهم. چگونه حساب فرمايد خدا با خلايق، و به چه نوع اعمال آنها را به شمار آرد با بسيارى ايشان؟ فرمود:

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 338

چنانچه روزى دهد آنها را با وجود كثرت آنان‌ «1».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خاشِعِينَ لِلَّهِ لا يَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ (199)

ترجمه‌

و همانا از اهل كتاب هر آينه كسى است كه ميگرود بخدا و آنچه فرستاده شد بشما و آنچه فرستاده شد بايشان خشوع دارندگان از براى خدا مبادله نمى‌كنند بآيت‌هاى خدا بهاى اندك را آنگروه مر ايشان را است مزدشان نزد پروردگارشان همانا خداوند زود حساب است.

تفسير

در منهج از جابر و قتاده و ابن عباس روايت نموده كه چون نجاشى كه پادشاه حبشه بود وفات نمود پيغمبر (ص) اصحاب را براى نماز بر او احضار فرمود و در بقيع خداوند حجاب‌ها را از برابر چشم آن حضرت برداشت و جنازه او را مشاهده فرمود منافقان گفتند پيغمبر (ص) نماز مى‌گذارد بر كسيكه از ترسايان حبشه است و هرگز او را نديده با آنكه او در خفيه ايمان آورده بود لذا اين آيه نازل شد و مراد از ما انزل اليكم قرآن است و از ما انزل اليهم تورية و انجيل و خاشعين حال است از اهل كتاب و خشوع فروتنى نيست كه موجب آن ترس باشد و اثر آن در قلب و چشم و صوت ظاهر شود بخلاف خضوع كه اثر آن در بدن ظاهر ميشود و مراد از ثمن قليل رسوم و رياست معدود محدود و ساير زخارف دنياى دنى است كه احبار و رهبانان يهود و نصارى دل خودشان را بآنها خوش نموده بودند و براى بدست آوردن و از دست ندادن آنها در كتاب آسمانى خودشان تحريف مينمودند و تغيير مى‌دادند و در آيات سابقه مكرر باين معنى اشاره شده است باستثناى بعضى كه مخالف با هوا و مطيع امر مولى بودند و كتمان حق نمى‌كردند و حق را بر دنيا و ما فيها ترجيح مى‌دادند كه خداوند وعده فرموده اجر آنها را دو مرتبه عطا فرمايد آنجا كه فرموده اولئك يؤتون اجرهم مرتين حقير عرض ميكنم انصاف آنستكه ايمان آنها هم دو برابر ايمان سايرين ارزش داشته چون اقبال آنها باسلام موجب اقبال اهل ملتشان باسلام و ادبار آنها موجب ادبار سايرين بوده بعلاوه قبول اسلام آنها موجب زوال تمام حيثيات دنيوى ايشان بوده مانند عبد اللّه سلام كه از علماء بزرگ يهود بود و

جلد 1 صفحه 557

سلامت نفس او موجب قبول اسلام شد و فضيلت اخلاقى او بر ارباب خرد مسلم است و خداوند زود حساب است چون بجزئى و كلى اعمال عباد علم دارد و قدر و قيمت و ميزان جزاء آنها را ميداند و هر چه بخواهد مرحمت فرمايد موجود دارد و انتظار چيزى را ندارد و كرم نامتناهى دارد لذا در آن واحد بحساب تمام خلايق ميرسد و جزاى همه را عنايت مى‌فرمايد و شايد نكته تعبير بسرعت حساب در اين مقام اشاره بعرض حقير باشد كه خداوند فرموده حساب كار در دست ما هست ما ميدانيم اين قبيل اشخاص چقدر نفس كشى و حق شناسى نموده‌اند و اسلام اينها با سايرين چقدر تفاوت دارد و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ إِن‌َّ مِن‌ أَهل‌ِ الكِتاب‌ِ لَمَن‌ يُؤمِن‌ُ بِاللّه‌ِ وَ ما أُنزِل‌َ إِلَيكُم‌ وَ ما أُنزِل‌َ إِلَيهِم‌ خاشِعِين‌َ لِلّه‌ِ لا يَشتَرُون‌َ بِآيات‌ِ اللّه‌ِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِك‌َ لَهُم‌ أَجرُهُم‌ عِندَ رَبِّهِم‌ إِن‌َّ اللّه‌َ سَرِيع‌ُ الحِساب‌ِ (199)

و بدرستي‌ ‌که‌ بعض‌ اهل‌ كتاب‌ ‌از‌ يهود و نصاري‌ ‌هر‌ آينه‌ كساني‌ هستند ‌که‌ ايمان‌ بخدا و وحدانيت‌ ‌او‌ آوردند و بآنچه‌ ‌بر‌ ‌شما‌ مسلمين‌ نازل‌ ‌شده‌ ‌از‌ قرآن‌ و دستورات‌ اسلامي‌ و آنچه‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ نازل‌ ‌شده‌ ‌از‌ تورات‌ و انجيل‌ و دستورات‌ موسي‌ و عيسي‌ ‌در‌ حالي‌ ‌که‌ ‌با‌ كمال‌ خشوع‌ ‌در‌ پيشگاه‌ خداوندي‌ هستند و بواسطه‌ منافع‌ جزئيه‌ دنيوي‌ دست‌ ‌از‌ آيات‌ الهي‌ برنميدارند اينها اجرشان‌ نزد ‌خدا‌ محفوظ ‌است‌ و خداوند

جلد 4 - صفحه 468

بكمال‌ سرعت‌ بحساب‌ ‌آنها‌ ميرسد و ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ زحمت‌ حساب‌ نمياندازد.

چون‌ ‌در‌ آيات‌ قبل‌ مذمّت‌ ‌از‌ اهل‌ كتاب‌ و كفر و عناد ‌آنها‌ و مورد عذاب‌ و سخط الهي‌ بيان‌ ‌شده‌ ‌بود‌ لذا ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ كانّه‌ استثنايي‌ بيان‌ فرموده‌ ‌که‌ تمام‌ اهل‌ كتاب‌ ‌اينکه‌ نحو نيستند بلكه‌ بعضي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌که‌ بشرف‌ اسلام‌ مشرف‌ شدند و اعتراف‌ بحق‌ نمودند و اقرار ‌به‌ اينكه‌ ‌در‌ كتب‌ انبياء سلف‌ ‌که‌ بشارات‌ بوجود حضرت‌ ‌محمّد‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و دين‌ ‌او‌ داده‌ نمودند و ‌براي‌ منافع‌ جزئيه‌ ‌از‌ جاه‌ و مال‌ كتمان‌ نكردند و ‌از‌ روي‌ حقيقت‌ ‌با‌ كمال‌ خشوع‌ متوجه‌ دين‌ حق‌ شدند اجر ‌آنها‌ ضايع‌ نميشود و بزودي‌ بآنها ميرسد مثل‌ نجاشي‌ و ‌عبد‌ اللّه‌ سلام‌ و ‌غير‌ اينها.

لذا ميفرمايد وَ إِن‌َّ مِن‌ أَهل‌ِ الكِتاب‌ِ بعضي‌ گفتند شأن‌ نزولش‌ ‌در‌ مورد نجاشي‌ بوده‌ ‌که‌ ‌در‌ حبشه‌ ايمان‌ آورد و خدمت‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ نرسيد و وفات‌ كرد و همان‌ روز وفاتش‌ ‌در‌ حبشه‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و ‌سلّم‌ ‌در‌ مدينه‌ ‌بر‌ جنازه‌ ‌او‌ نماز خواند.

و بعضي‌ گفتند ‌در‌ مورد چهل‌ نفر ‌از‌ نصاري‌ نجران‌ و سي‌ و دو نفر ‌از‌ حبشه‌ و هشت‌ نفر ‌از‌ روم‌ ‌که‌ بشرف‌ اسلام‌ مشرف‌ شدند و ‌از‌ نصاري‌ بودند.

و بعضي‌ گفتند درباره‌ ‌عبد‌ اللّه‌ سلام‌ و جماعتي‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌او‌ ‌از‌ يهود اسلام‌ آوردند و ‌هر‌ چه‌ ‌باشد‌ ‌آيه‌ عام‌ ‌است‌ شامل‌ ‌هر‌ يهودي‌ و نصراني‌ و مجوسي‌ ‌که‌ اسلام‌ آورد ميشود، بلكه‌ بتنقيح‌ مناط قطعي‌ شامل‌ ‌هر‌ كافر و مشركي‌ ميشود ‌که‌ بشرف‌ اسلام‌ مشرف‌ شود.

لَمَن‌ يُؤمِن‌ُ بِاللّه‌ِ ايمان‌ بخدا، اقرار بوحدانيت‌ ‌او‌ و صفات‌ ذاتيه‌ و فعليه‌ و سلبيه‌ و بعدل‌ ‌او‌ ‌است‌ و چون‌ جميع‌ طبقات‌ كفر خالي‌ ‌از‌ شرك‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ ذات‌ ‌ يا ‌ صفات‌ ‌ يا ‌ افعال‌ نيستند ايمان‌ بخدا ‌را‌ مقدم‌ ذكر فرمود.

وَ ما أُنزِل‌َ إِلَيكُم‌ ‌از‌ قرآن‌ و احكام‌ ‌از‌ واجبات‌، و محرمات‌ و ساير قوانين‌ اسلامي‌ ‌از‌ عقائد و اخلاقيات‌ و مواعظ و غيرها، نظر ‌به‌ اينكه‌ كلمه‌ ‌ما عموم‌ دارد

جلد 4 - صفحه 469

‌يعني‌ آنچه‌ ‌بر‌ ‌شما‌ مسلمين‌ نازل‌ ‌شده‌.

وَ ما أُنزِل‌َ إِلَيهِم‌ بتوسط انبياء قبل‌ ‌از‌ موسي‌ و عيسي‌ و ساير انبياء.

خاشِعِين‌َ لِلّه‌ِ گذشت‌ خشوع‌ راجع‌ بقلب‌ ‌است‌ و خضوع‌ راجع‌ بجوارح‌.

لا يَشتَرُون‌َ بِآيات‌ِ اللّه‌ِ ثَمَناً قَلِيلًا تعريض‌ ‌بر‌ ساير اهل‌ كتاب‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌با‌ اينكه‌ حقّانيت‌ دين‌ اسلام‌ ‌را‌ فهميدند و بشارات‌ ‌را‌ ‌در‌ كتب‌ ‌خود‌ ديدند ‌براي‌ يك‌ منافع‌ جزئيه‌ دنيويه‌ ‌از‌ جاه‌ و مال‌ كتمان‌ كردند و ايمان‌ نياوردند.

أُولئِك‌َ لَهُم‌ أَجرُهُم‌ عِندَ رَبِّهِم‌ البته‌ اجر ‌آنها‌ ‌که‌ دست‌ ‌از‌ منافع‌ شخصيه‌ برداشتند و بشرف‌ اسلام‌ مشرف‌ شدند ‌با‌ اينكه‌

(الاسلام‌ يجب‌ّ ‌ما قبله‌)

خداوند ‌از‌ گذشته‌هاي‌ ‌آنها‌ صرف‌ نظر نمود و بسعادت‌ دارين‌ ‌آنها‌ ‌را‌ رسانيد.

إِن‌َّ اللّه‌َ سَرِيع‌ُ الحِساب‌ِ خداوند زود اجر بنده‌گان‌ ‌را‌ ميدهد و چون‌ خداوند ‌لا‌ يشغله‌ شيئي‌ ‌عن‌ شيئي‌ فرداي‌ قيامت‌ ‌در‌ طرفة العين‌ قدرت‌ دارد بحساب‌ جميع‌ رسيدگي‌ كند و نسبت‌ بمؤمنين‌ سريع‌ الحساب‌ ‌است‌، لكن‌ ‌در‌ حق‌ كفار و معاندين‌ بسيار سخت‌ گيري‌ ميكند ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌هم‌ يك‌ نوع‌ ‌از‌ عذاب‌ ‌آنها‌ ‌است‌ بسا هزار سال‌ بايد حساب‌ ‌پس‌ دهند.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 199) در سال نهم هجرى در ماه رجب، نجاشى وفات یافت. این خبر با یک الهام در همان روز به پیامبر رسید. حضرت به مسلمانان فرمود: حاضر شوید تا به پاس خدماتى که در حقّ مسلمانان کرده است بر او نماز گذاریم. سپس به قبرستان بقیع آمد و از دور بر او نماز گذاشت.

بعضى از منافقان گفتند: محمّد بر مرد کافرى که هرگز او را ندیده است نماز مى گذارد و حال آنکه آیین او را نپذیرفته است. آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت. ین آیه درباره مؤمنان اهل کتاب است و سخن از اقلّیتى به میان مى آورد که دعوت پیامبر را اجابت کردند. و براى آنها پنج صفت ممتاز بیان مى کند:

1. «و از اهل کتاب، کسانى هستند که به خدا، ایمان دارند» (وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَمَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ).

2. آنها به قرآن «و آنچه بر شما نازل شده» ایمان دارند (وَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ).

3. ایمان آنها به پیامبر اسلام، از ایمان واقعى به کتاب آسمانى خودشان و بشاراتى که در آن آمده است سرچشمه مى گیرد. به این ترتیب، «و به آنچه بر خودشان نازل گردیده» ایمان دارند (وَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ).

4. «در برابر (فرمانِ) خدا خاضع اند» (خَاشِعِینَ لِلَّهِ).

و همین خضوع آنهاست که انگیزه ایمان واقعى شده و میان آنها و تعصّبهاى جاهلانه جدایى افکنده است.

5. «و آیات خدا را به بهاى ناچیزى نمى فروشند» (لاَ یَشْتَرُونَ بِـَایَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِیلاً).

آنها همانند بعضى از دانشمندان یهود نیستند که، به خاطر حفظ موقعیت خود و ادامه حکومت بر آن جمعیّت و گرفتن رشوه ها، آیات خدا را تحریف مى کردند.

با داشتن آن برنامه روشن و صفات عالى انسانى «پاداش آنها، نزد پروردگارشان است» (أُولَـئِکَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ).

در پایان آیه مى فرماید: «خداوند، سریع الحساب است» تمام اعمال نیک آنها را به سرعت حساب مى کند، و پاداش مى دهد (إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌2، ص 693.
  3. صاحب جامع البيان از جابر و نسائى از انس و صاحب مستدرك از عبدالله بن زبير و صاحب كشف الاسرار كه همه از عامه اند نيز اين روايت را نقل نموده اند.
  4. صاحبان روض الجنان و مجمع البيان از خاصه چنين افزوده اند كه مرگ نجاشى پادشاه حبشه را جبرئيل به رسول خدا صلى الله عليه و آله خبر داد. پيامبر به اصحاب فرمود: تا بيرون آيند و بر برادر خويش نماز بگذارند. لذا اصحاب با پيامبر به گورستان بقيع آمدند و بر نجاشى از دور نماز گذاردند. منافقين گفتند: پيامبر اسلام بر يك نفر مسيحى نماز مى گذارد سپس اين آيه نازل گرديد. اسم پادشاه حبشه در آن زمان اصحمة بوده كه معنى عربى آن عطيّة است. عطا گويد: درباره چهل نفر از اهل نجران از طائفه بنى الحرث بن كعب و 32 نفر از اهل حبشه و هشت نفر از اهل روم كه بر دين عيسى بوده و سپس اسلام آورده بودند، اين آيه نازل گرديده است.
  5. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 175.

منابع